اما چندی پس از فراهم شدن زمینهی ریاستش، از برادر برائت جست و به بدترین شکل ممکن او را خطاب قرار داد. همچنان که در خطاب به یاران صبح ازل گوید: «و ای قهر مِن ذلک تَعبدُونَ البَقَر ولاتَعرِفُونَ ثم تَدعونَ الله بِأن یخرج لَکم مِن صُلبِهِ عِجلاً لِتَعبُد...[بدیع، ص 172] کدام قهری بالاتر باشد از عبادت کردن شما گاوی را که نمیشناسید (میرزایحیی صبحازل) و سپس از خدا میخواهید گوسالهای از صلب آن بیرون آورد...».
وی در نهایت، شرح دشمنی بیسابقهی خود را با برادر بر سر ریاست بابیان، اینگونه توصیف میکند: «در این ایام، رائحهی حسدی وزیده که قسم به مربّی وجود از غیب و شهود که از اوّل بنای وجود عالم... تا حال چنین غلّ و حسد و بغضائی ظاهر نشده و نخواهد شد».[ایقان، ص 165]
اینها همه در حالیست که پیشوای دوم بهائیان، ملاک انتخاب رهبر جامعه را دوری از حس قدرتطلبی برمیشمارد: «باید شخصی رئیس باشد که خود اصرار در ریاست نداشته باشد. فیالحقیقه در خیال شهرت و برتری نباشد. بلکه بگوید من خود را سزاوار و لایق این مقام نمیدانم و طاقت تحمّل این ثِقل عظیم (بار سنگین) ندارم. اینگونه نفوس، مستحقّق ریاستند. زیرا اگر خیر و فائدۀ عموم مراد است که رئیس باید خیرخواه باشد نه خودخواه؛ و اگر غرض شخصی منظور باشد که این مضرّ به عالم انسانی و منفعت عمومی است». [بدایعالآثار، ج 1، ص 309]
پینوشت:
عباس افندی، مقاله شخصی سیاح، هوفمایم آلمان: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، چاپ اول، 158 بدیع، ص 38.
حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، نسخهی خطی، به خط جناب زین المقربین، ص 172.
حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1998 م، ص 165.
محمود زرقانی (دستیار و سفرنامهنویس عباس افندی در سفر اروپا و آمریکا)، بدایع الآثار، نسخهی الکترونیکی، ج 1، ص 309.